حركت بسيجى، سرنوشت ايران را، بلكه سرنوشت فراتر از ايران را تغيير داد
بسيج سياسى است، اما سياستزده نيست، سياسىكار نيست، جناحى نيست؛
بسيج مجاهد است، اما بىانضباط نيست، افراطى نيست؛
بسيج عميقاً متدين و متعبد است، اما متحجر نيست، خرافى نيست؛
بسيج بابصيرت است، اما ازخودراضى نيست؛
بسيج اهل جذب است - گفتهايم جذب حداكثرى - اما اهل تسامح در اصول نيست؛
بسيج غيور است، پاسدار خطوط فاصل است؛
بسيج طرفدار علم است، اما علمزده نيست؛
بسيج متخلق به اخلاق اسلامى است، اما رياكار نيست؛
بسيج در كار آبادكردن دنياست، اما خود اهل دنيا نيست.
اين شد يك فرهنگ.
فرهنگ بسيجى يعنى آن مجموعهى معرفتها و روشها و منشهائى كه ميتواند مجموعههاى عظيمى را در ملت به وجود بياورد كه تضمينكنندهى حركت مستقيم و پايدار اسلامى آن ملت باشند. اين يك تفكر است؛ در ذهن هم نيست، در خارج و در عينيت وجود دارد. حركت بسيجى، سرنوشت ايران را، بلكه سرنوشت فراتر از ايران را تغيير داد، تعيين كرد.