و سالروز ازدواج حضرت علی ( ع) و حضرت فاطمه ( س )
سفارش
در ايـنـجـا حـضرت از من خواست كه وى را با دخترش تنها بگذارم . من بيرون رفتم وآن دو با هم خلوت كردند.
رسول خدا(ص ) ضمن احوالپرسى از دخترش , نظرش را راجع به شوهرش جوياشد.
فـاطـمـه (س ) در پاسخ گفت : البته كه او بهترين شوى است . اما زنانى از قريش به ديدنم آمدند و حرفهايى زدند. به من گفتند: چرا رسول خدا(ص ) تو را به مردى كه از مال دنيا بى بهره است تزويج نمود؟
حضرت فرمود: دخترم ! چنين نيست , نه پدرت ونه شوهرت هيچيك فقير نيستند,گنجينه هاى طلا ونقره زمين بر من عرضه شد ومن نخواستم .
دخـترم ! اگر آنچه را كه پدرت مى دانست تو نيز از آن آگاه بودى , دنيا وزينتهاى آن درچشمانت زشت مى نمود.
به خدا قسم در خير خواهى براى تو كوتاهى نكردم . تو را به همسرى كسى دادم كه اسلامش از همه پيشتر وعلمش از همه بيشتر وحلمش از همگان بزرگتر است .
دخـترم ! خداى متعال از جميع اهل زمين , دو كس را برگزيده است كه يكى پدر تووديگرى شوى تو است .
دخترم ! شوهر تو نيكو شوهرى است مبادا بر او عصيان كنى .
سپس رسول خدا(ص ) مرا صدا زد وبه داخل فرا خواند. آنگاه فرمود: عـلـى ! بـا هـمسرت مهربان باش , بر او سخت نگير وبا وى مدارا كن , چه اينكه فاطمه پاره تن من اسـت . آنچه او را برنجاند, مرا نيز برنجاند, وهر چه كه او را شاد كند مرا نيزشادمان سازد. شما را به خدا مى سپارم و او را به پشتيبانى شما مى خوانم .
بـه خـدا قسم تا فاطمه زنده بود, هرگز او را به خشم نياوردم وهرگز چيزى كه بر خلاف ميل او بود مرتكب نشدم . فاطمه نيز چنين بود, هرگز مرا به خشم نياورد واز فرمانم رخ نتافت , چون به او مى نگريستم دلم آرام مى گرفت و زنگار حزن واندوه از سينه ام زدوده مى گشت ....
قـال عـلـى (ع ):... وامـرنـى بـالخروج من البيت و خلا بابنته و قال : كيف انت يا بنية ؟
و كيف رايت زوجك ؟
قالت له : يا ابة , خير زوج الا انه دخل على نساء من قريش و قلن لى :زوجك رسول اللّه (ص ) من فقير لا مال له ! فقال لها: يا بنية ! ما ابوك بفقير و لا بعلك بفقير و لقد عرضت على خزائن الارض من الذهب والفضة فاخترت مـا عـنـد ربـى عزو جل يا بنية ! لو تعلمين ما علم ابوك لسمجت الدنيا فى عينيك و اللّه يا بنية ! ما آلوتك نصحا ان زوجتك اقدمهم اسلاما و اكثرهم علما واعظمهم حلما, يا بنية ! ان اللّه عزوجل اطلع الـى الارض اطـلاعة فاختار من اهلها رجلين فجعل احدهما اباك و الاخر بعلك , يا بنية ! نعم الزوج زوجك لا تعصى له امرا.
ثـم صـاح بـى رسول اللّه (ص ) يا على ! فقلت : لبيك يا رسول اللّه ! قال : ادخل بيتك والطف بزوجتك وارفـق بـها فان فاطمة بضعة منى , يؤلمنى ما يؤلمها و يسرنى ما يسرها,استودعكما اللّه و استخلفه عليكما.
فـو اللّه مـا اغضبتها و لا اكرهتها على امر حتى قبضها اللّه عزوجل و لا اغضبتنى و لاعصت لى امرا و لقد كنت انظر اليها فتنكشف عنى الهموم و الاحزان .... (2)
پی نوشت
1- بحار ج 43, ص 132.
2- كشف الغمه , ج 1, ص 372, بحار, ج 43, ص 133.